الگوریتم مرغ مگسخوار را میتوان الگوریتمی معرفی کرد که میزان تخریبش به اندازه سایر الگوریتمهای گوگل نبود. اگر به سراغ این مطلب آماهاید، پس قطعا میخواهید بدانید که الگوریتم Hummingbird چیست و چه تاثیراتی در روند سئوی سایتها دارد. وقتی که اعلام شد قرار است الگوریتمی به نام مرغمگسخوار منتشر شود، تقریبا یک ماه از راهاندازی آن گذشته بود. خیلی از سایتها در این یک ماه، تغییراتی را مشاهده نکرده بودند. این الگوریتم هم مثل دیگر الگوریتمهای گوگل، قصد داشت تا بستر اینترنت را پاکسازی کند و نتایجی را به کاربران نشان دهد که به دنبال آن بودند. بهنوعی میتوان گفت این الگوریتم، ورژن پیشرفته الگوریتم کافئین است؛ اما صددرصد هم اینطور نیست. اتفاقات زیادی پس از انتشار این الگوریتم رخ داد. اگر همچنان میخواهید بدانید الگوریتم Hummingbird چیست و چه کاری انجام میدهد، پس از شما دعوت میکنیم تا انتها همراه ما باشید.
در این مطلب با چه مواردی آشنا می شویم ؟
خیلی از متخصصان سئو، معتقد هستند الگوریتم مرغ مگسخوار یا Hummingbird، نوعی بهروزرسانی است، نه یک الگوریتم جدید. بعضی دیگر از متخصصان هم معتقد هستند ویژگیهای این الگوریتم، بهکلی تغییر کرده است و دیگر شباهتی به نسخه اولیه آن که همان الگوریتم کافئین است، ندارد. پس میتوان آن را یک الگوریتم جدید نامید. به نظر شما حق با کدام گروه است و چرا؟
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که به ما لطف دارید، چشمبسته حرف ما را قبول دارید و میگویید که هر چیزی که ما بگوییم، درست است، پس باید خدمتتان عارض شویم که مرغ مگسخوار یک الگوریتم جدید است و نه یک آپدیت الگوریتم یا تغییر جزئی در برخی از ویژگیهای الگوریتم قبلی! در اصل، الگوریتم Hummingbird یکی از انواع الگوریتم های گوگل است. اما رسالت الگوریتم Hummingbird چیست؟ این الگوریتم، بهنوعی به دنبال معناشناسی و مفهومی است که در دل عباراتی که جستوجو میشوند، پنهان شده است. تکنولوژی فراتر از تصور شما پیشرفت داشته است؛ اما همچنان نادان است! علت اینکه میگوییم کامپیوترها نادان هستند، این است که آنها نمیتوانند منظور و مفهوم دو عبارت متفاوتی را که در اصل یکی هستند، متوجه شوند. درک این موارد برای انسان، مثل آبخوردن است؛ اما برای کامپیوترها، هرگز قابل درک نیست. کامپیوتر هیچگاه نمیتواند این کار را مانند انسان انجام دهد؛ مگر آنکه با صراحت برایش توضیح دهید.
هدف گوگل از پیادهسازی الگوریتم Hummingbird چیست؟ نهتنها الگوریتم مرغ مگسخوار، بلکه تمام الگوریتمهای گوگل، به دنبال این هستند تا شما مرتبطترین و نزدیکترین نتایج ممکن را از جستوجوهایتان بگیرید. جستوجوی معنایی هم که هدف این الگوریتم است، در راستای تحقق اهداف دیگر الگوریتمهای گوگل است. طبق آموزش سئو جستوجوی معنایی به معنی بهبود نتایج جستوجوها با تمرکز بر اهداف کاربران و چگونگی ارتباط موضوع مورد جستوجو با سایر اطلاعات در معنای وسیعتر است. حالا این جمله سنگین چه معنی دارد؟ معنی این جمله، این است که نتایج جستوجو نباید بر اساس کلمه کلیدی که سرچ شده است باشند؛ بلکه باید بر اساس مفهومی که واقعا مد نظر بوده، نتایج را نمایش دهند. از آنجایی که هیچ چیزی مثل مثال موثر نیست، پس ما هم یک مثال میزنیم تا مفهوم این مورد را جا بیندازیم.
مثال ما، حکایت کاربری است که عبارت «آبوهوا» را جستوجو میکند. به احتمال قریببهیقین، این کاربر میخواهد پیشبینی وضعیت آبوهوا در منطقهای که زندگی میکند را ببیند، نه اینکه بداند آبوهوا به چه معنی است، هواشناسی چیست یا مواردی از این دست! بنابراین در این مثال داریم:
از آنجایی که الگوریتم گوگل، مطمئن نیست که منظور کاربر از این جستوجو چیست، پس برای اینکه کاربر داستان ما را راضی کند، طیف وسیعی از نتایج را به نمایش میگذارد. از آنجایی که گوگل دچار ابهام است، برای نشاندادن نتیجه درست به کاربر، نتایج محلی را نیز نشان میدهد و برای این کار از ردیابی موقعیت مکانی استفاده میکند. نکته جالب توجه این است که حتی اگر در صفحه جستوجوهای ناشناس به جستوجو بپردازید، باز هم گوگل میتواند موقعیت مکانی شما را ردیابی کند و نتیجهای محلی را نمایش دهد.
همانطور که در تصویر بالا میبینید، ابتدا گوگل نتیجه محلی را نمایش داده است؛ اما از آنجایی که اطمینان نداشته که این نتیجه، همان چیزی است که کاربر میخواهد، پس نتایج دیگری مثل صفحه ویکیپدیا که عبارت «آبوهوا» را نشان میدهد و موارد دیگری از این دست را نیز نمایش میدهد.
اولینباری که گوگل از این الگوریتم رونمایی کرد، 26 سپتامبر 2013، روزی بود که گوگل پانزدهمین تولد جستوجوی خودش را جشن میگرفت. البته این الگوریتم، یک ماه قبل از این جشن تولد راهاندازی شده بود. الگوریتم مرغ مگسخوار، به دنبال الگوریتمهای پاندا و پنگوئن منتشر شد. هدف گوگل از منتشرکردن 3 الگوریتم مهم در 3 سال متوالی 2011، 2012 و 2013 این بود که محتواهای ضعیف و سایتهایی که از سئوی کلاهسیاه استفاده میکردند، هرچه سریعتر از بستر اینترنت حذف شوند.
قطعا هر آپدیت الگوریتمی که گوگل منتشر میکرد، به دنبالش سایتهای بسیاری ترافیک خود را از دست میدادند و به دنبال آن، رتبههایشان نیز دچار افت شدیدی میشد. در مقابل این اتفاقات منفی، سایتهایی هم که محتواهای خوب و باکیفیت مینوشتند و از لینکسازیهای ارگانیک استفاده میکردند، بازدیدهایشان بالا میرفت و به همان نسبت در رتبهبندیها نیز جلو میرفتند.
جستوجوی معنایی، تلاش برای نشاندادن نتایجی است که هدف اصلی کاربر از جستوجو بوده است؛ پس وب معنایی، همه سایتهایی میشوند که این کار را انجام میدهند. در واقع، این اصلا درست نیست! اگرچه از نظر نامگذاری تقریبا شبیه هم هستند؛ اما از نظر معنایی، تفاوتهای بسیار زیادی دارند. منظور از وب معنایی، چشماندازی غیر واقعی از اینترنت است.
منظور از وب معنایی این است که اینترنت بتواند با استفاده از تکنولوژی، نتایجی را نشان دهد که هدف اصلی کاربر هستند، نه نتایج دستوپاشکستهای که الان در اینترنت نمایش داده میشوند. سوالی که مطرح میشود، این است که رابطه وب معنایی با الگوریتم Hummingbird چیست؟ الگوریتم مرغ مگسخوار، یکی از ابزارهایی است که میخواهد این وب آرمانی را تبدیل به واقعیت کند.
حالا که متوجه شدید “الگوریتم Hummingbird چیست” نوبت آن است که بدانید چه تاثیراتی روی سئوی سایتها داشته است. مرغ مگسخوار تغییراتی را ایجاد کرد که بهواسطه آنها، گوگل میتوانست جستوجوهای خودش را با درک بالاتری انجام دهد. در گذشته، گوگل به ظاهر جستوجوی کاربران نگاه میکرد و نتایجی را به آنها نشان میداد که با کلمات کلیدی آن جستوجو شباهت داشتند. در آن زمان، محتواها صرفا بر اساس چگالی کلماتکلیدی و تراکمشان در محتوا رتبه میگرفتند و هیچ توجهی به استفاده طبیعی از کلمات کلیدی در متن نمیشد.
الگوریتم مرغ مگسخوار شروع به بررسی زبانهایی کرد که برای جستوجو در گوگل استفاده میشدند. هدف از این کار، درک آن زبانها و نحوه استفاده از آنها بود تا گوگل بتواند نتایجی را به کاربر نشان دهد که واقعا به دنبال آن بودند. اکنون گوگل بهکلی تغییر کرده است و دیگر آن گوگل سابق نیست. دلیلش هم این است که دیگر به دنبال ظاهربینی و شمردن کلمات کلیدی استفادهشده در یک متن نیست!
گوگل حالا به عمق محتوا نگاه میکند و اینکه کلمات کلیدی در جای درست قرار گرفتهاند یا نه. شاید شما یادتان نیاید؛ در گذشته خیلی از محتواها، فقط در حد ردیفکردن 1 تا 3 درصد کلمات کلیدی از کل متن بود و به پرباربودن و مفهومیبودن محتوا، چندان توجهی نمیشد. در نتیجه، شاهد متنی بودیم که نه تَه داشت، نه سَر و خواندن آن، هیچ سودی برای کاربر نداشت!
علاوه بر این موارد، ظهور الگوریتم مرغ مگسخوار، موجب شد فیلترهایی که برای رتبهبندیهای گوگل وجود داشت، بهکلی تغییر کنند و فیلترهای جدیدی جای آنها را بگیرد. گوگل یک سال قبل از انتشار الگوریتم مرغ مگسخوار، نموداری به نام Knowledge Graph را راهاندازی کرده بود. این بهروزرسانی، موجب شد کارایی این نمودار نیز بهبود پیدا کند. نمودار دانش بیشتر در نتایج مقایسهای کاربرد دارد. بهطور مثال، مقایسه نارنگی با سایر مرکبات را میتوان با استفاده از این نمودار دید. در اصل، این نمودار مانند یک فیلتر عمل میکند تا نتایج مرتبط به کاربر نشان داده شوند.
بهینهسازی سایتها بر اساس الگوریتم مرغ مگسخوار، واقعا ساده است. بهقدری ساده است که حتی کامپیوترهای نادان هم از پس آن برمیآیند! تنها کاری که باید انجام دهید، تولید محتواهای عالی و باکیفیتی است که کاربر به آنها نیاز دارد و میتوانند تجربه کلی او را غنی کنند. حق با ما بود، مگر نه؟ به هر حال، شما باید کارهای دیگری هم انجام دهید که در این قسمت، میخواهیم آنها را به شما بگوییم.
همه سئوکاران باید این مسئله را بدانند که محتوای طولانی، بخشی از یک استراتژی گسترده محتوایی است که خوب هم جواب میدهد. اما اگر هر بلاگی که منتشر میکنید، یک هیولای 4000 کلمهای باشد، ممکن است تمام نیازهای خوانندگان را برطرف نکند و گزافهگویی هم در آن گنجانده شود! به همین دلیل، بهتر است بین محتواهای طولانی خود، محتواهای کوتاهتری هم منتشر کنید. در تولید محتوا نباید مثل یک نرمافزار باشید و حدوحدود خاصی را اعمال کنید. شما باید مقالهای را منتشر کنید که به اصل مطلب پرداخته است. فراموش نکنید که حجم خاصی برای محتوای عالی وجود ندارد؛ اما کیفیت در محتوا، همیشه ملاک بوده و خواهد بود.
مقالههای طولانی و عمیق، بهترین راه برای بررسی موضوعات پیچیدهای هستند که نیاز به توضیحات بیشتری دارد. اما بیایید قبول کنیم که خیلی از افراد، حاضر به خواندن مقالات، چه کوتاه و چه بلند، نیستند! این بهترین زمان برای تولید محتوای بصری است. ویدیوها، اینفوگرافیکها و نمودارها، بهترین چاشنی برای محتوا هستند که بتوانند این افراد را جذب کنند. این نوع از محتواها بهراحتی قابل بررسی هستند و میتوانند کمک کنند تا ایدههای پیچیده خیلی آسان به نظر بیایند. علاوه بر اینها، محتوای بصری میتواند رنگولعاب محتواهای متنی را نیز بهکلی تغییر دهد.
چیزی که خیلی از سایتها به آن پایبند نیستند، استفاده از زبان و لحن مناسب در محتواست. برای آنکه محتوایی تاثیرگذار داشته باشید، باید لحن مناسب خوانندگانتان را پیدا کنید. دقت کنید که این محتواها، قرار است خوراک افرادی باشند که دانشی در آن زمینه ندارند. علاوه بر این، استفاده از اصطلاحات مرتبط هم میتواند بر کاربرپسندبودن محتوایتان اضافه کند.
در این قسمت، علاوه بر خسته نباشید، به شما تبریک هم میگوییم؛ چراکه الان میدانید الگوریتم Hummingbird چیست و چه کاربردی دارد. الگوریتم مرغ مگسخوار، منجر به کاهش تنوع نتایج جستوجو شده است و کاری کرده که تنها، نتایجی نمایش داده شوند که واقعا به آنها نیاز دارید. این الگوریتم به عمق محتوا نگاه میکند نه ظاهر آن و رتبهبندیها را نیز بر اساس کیفیت مشخص میکند نه تعداد کلمات کلیدی.
بهطور کلی، این الگوریتم موجب شده تا جستوجوها هدفمندتر و سریعتر باشند. در این مطلب، هر آن چیزی را که باید درباره این الگوریتم بدانید و رعایت کنید، گفتهایم. امیدواریم این مطلب برای شما دوستان عزیز، مفید و مثمرثمر بوده باشد. اگر سوالی درباره مرغ مگسخوار گوگل و دیگر حیوانات این باغوحش متفاوت دارید، حتما آن را در قسمت نظرات بپرسید.
منبع:
اگر سوالی یا پیشنهادی دارید میتوانید با ما در میان بگذارید.
انرژی گرفته با 🤍 از تیم طراحی سایت تابان شهر