قبلا اگر بازاریابی را به عنوان یک شغل به یک سری افراد از جمله خود من پیشنهاد می دادید، احتمالا با صراحت تمام آن را رد می کردیم. ما چه افرادی هستیم؟ افرادی که نه اهل تبلیغ کردنیم و نه خیلی با چرب زبانی کردن رابطه خوبی داریم. حالا این فراری بودن ما از دنیای مارکتینگ و بازاریابی دلیلش چه بود؟ دلیلش سنتی ترین و شناخته شده ترین روش بازاریابی یعنی بازاریابی برونگرا بود که باور کنید این یکی دیگر تایپ شخصیتی خودش را می خواهد. حال این بازاریابی ای که درونگرا نیست و خیلی به ارتباط برقرار کردن علاقه دارد اصلا چیست؟ در این مقاله قصد داریم به آن بپردازیم و شاید کم کم هم باید بعد از تعریف آن، درش را تخته کنیم! همراه ما باشید.
دقت داشته باشید که ما در آموزش دیجیتال مارکتینگ، اصلا قصد آموزش بازاریابی برونگرا را نداریم. چرا؟ چون اول که آموزش دیجیتال مارکتینگ بیشتر شامل بازاریابی درونگرا می شود و در کل هم ما خیلی موافق آموزش چیزی که دیگر آنقدر ها جواب نمی دهد نیستیم. اما این اصلا دلیل نمی شود که یک مقاله کامل را به تعریف آن اختصاص ندهیم!
بازاریابی برونگرا یا Outbound Marketing همان شکل سنتی بازاریابی است که در آن این سازمان یا کمپانی است که ارتباط برقرار کرد با مشتریان هدف را شروع می کند و کاری هم به این ندارد که اصلا آن مشتری بالقوه، می خواهد که با او ارتباطی برقرار بشود یا خیر، بازاریابی برونگرا کار خودش را می کند! در ادامه به چند مورد از مثال های این نوع از بازاریابی می پردازیم تا ببینید که چقدر برایمان آشناست.
علم دیجیتال مارکتینگ را بیشتر بشناسید!
حرف های قبلی که زدیم برایتان سوء تفاهم نشود! ما نمی گوییم که بازاریابی درونگرا کلا جواب نمی دهد. بحث ما این است که این بازاریابی دیگر در دنیای امروز چندان کاربردی ندارد و دیر یا زود دیگر منسوخ می شود. اما همچنان روش های این نوع از بازاریابی پابرجا هستند و به چند مورد از آن ها می پردازیم.
سایت Techtarget درباره اینکه بازاریابی برونگرا چگونه کار می کند حرف جالبی زده است. آن ها گفته اند با این نوع از بازاریابی، شرکت ها یک تور خیلی بزرگ پهن می کنند و امیدوارند که با تکرار چندین باره پیامشان، مشتری جذب کنند. بدون اینکه اصلا در نظر بگیرند که آیا مخاطب می خواهد پیام آن ها را بخواند یا خیر؟ معمولا به این روش spray and pray یا “پخش کن و دعا کن” هم می گویند. یعنی شما حالا تبلیغ کن ببین کسی مشتری می شود یا خیر. معمولا کمپانی ها با این کار، مزاحم جریان زندگی مخاطب می شوند و به خاطر همین هم به بازاریابی برونگرا یا Outbound Marketing، Interruption Mareting یا بازاریابی مزاحمتی هم می گویند.
در سال 2003 به حدی جریان آزار دهنده شد که سازمان CAN-SPAM شرکت ها را موظف کرد که روی ایمیل های تبلیغاتی خود لیبل “تبلیغات” را بزنند که مخاطب اگر خواست آن ها را نخواند.
واقعا بستگی دارد که چگونه به موضوع نگاه کنیم. اگر شما یک کسب و کار کوچک هستید و واقعا برای ادامه کار خودتان به درآمد نیاز دارید، این نوع بازاریابی واقعا برای شما جواب نمی دهد. چرا؟ چون بازاریابی برونگرا خیلی کم ممکن است که مخاطب را به مشتری تبدیل کند و در بیشتر مواقع منجر به دو چیز می شود، یا مخاطب از برند مورد نظر زده می شود و اصلا به سراغ آن نمی رود، یا صرفا باعث ایجاد Brand Awareness می شود و فقط مخاطب می داند که چنین برندی وجود دارد.
خود من شخصا یاد یک پدیده جالبی افتادم که اگر مثل من اهل Youtube چرخیدن باشید، احتمالا با آن مواجه شده اید. اگر شما گیمر باشید و به بازی های کامپیوتری علاقه داشته باشید، حتما یادتان می آید که یکی از اصلی ترین تبلیغات یوتوب بازی Raid بود که به واسطه همین تبلیغات هم خیلی معروف شد. اما آیا تا حالا دیدید دوست شما بیاید و به شما به جای اینکه بگوید “بیا FIFA بازی کنیم” یا “بیا DOTA بازی کنیم” بگوید “بیا Raid بازی کنیم”؟ اصلا دیدید که کسی این بازی را بازی کند؟ خیلی ها این بازی را می شناسند اما کسی آن را بازی نمی کند و دلیل آن هم شاید این باشد که وقتی کاربر یوتوب داشته ویدیو مورد علاقه اش را میدیده، وسط آن ناگهان تبلیغ این بازی آمده و کاربر مورد نظر هم آن را به ناسزا گرفته است!
Raid هم یکی از آن دسته نمونه های شکست بازاریابی برونگرا می باشد که به خاطر حس بدی که به مخاطب داد، صرفا مخاطب آن را می شناسد اما به سراغش نمی رود.
بیایید حالا آنقدر هم به این “بازاریابی برونگرا” کم لطفی نکنیم و یادمان نرود که تا همین چند سال پیش تنها راه بازاریابی، روش های این نوع از بازاریابی بود و خیلی از طریق آن مخاطب جذب کردند. این نوع بازاریابی دو مزیت دارد اصلی دارد:
کنترل بیشتر: مسیر تبلیغ را می توانیم آنطور که می خواهیم هدایت کنیم.
خیلی از شرکت ها دارند کم کم به سمت بازاریابی درونگرا می روند و این موضوع به خاطر معایب بازاریابی برونگرا می باشد. حال این استراتژی چه معایبی دارد؟ این استراتژی پر از عیب و ایراد است که اصلی ترین آن ها شامل موارد زیر است:
کمپانی ها باید کلی پول خرج کنند که به صورت گسترده پیام خودشان را به مخاطبان برسانند. مخاطبانی که اکثر آن ها هیچ علاقه ای به محتوای آن ها ندارند. پیامی که به راحتی از آن چشم پوشی می شود و ممکن است حتی نتیجه عکس هم بدهد. یعنی فاتحه آن همه پول باید خوانده شود!
اگر ما داده های خوبی می توانستیم داشته باشیم، احتمالا بازاریابی برونگرا می توانست موفق تر عمل کند اما وقتی شما پیام خودتان را به صورت گسترده پخش می کنید، از کجا می خواهید بفهمید که چه نوع مخاطبی بیشتر به شما جذب می شود؟
این استراتژی چون یک طرفه می باشد، به ما اجازه نمی دهد که فیدبک خوبی از موثر بودن یا نبودن آن بگیریم و برای همین هم هست که کورکورانه ممک است همچنان به استفاده از آن ادامه بدهیم.
بله!ً یک بله قطعی و محکم! درست است که بازاریابی برونگرا همچنان برای برندهای بزرگ جواب می دهد، اما آن ها تا همین حالا هم مشتریان خودشان را دارند و همه حس بهتری نسبت به آن ها دارند و معمولا هم مخاطب این نوع از برند ها خیل عظیمی از مردم هستند. الان کوکاکولا اگر چنین حرکتی بکند خیلی منطقی تر است تا مثلا یک کسب و کار کوچک بخواهد چنین کاری انجام بدهد. پس همانطور که سایت Wordstream هم می گوید، وقت مهاجرت از بازاریابی برونگرا به بازاریابی درونگرا (از مهاجرت تا پرانتز رو لینک نوفالو بده به منبع دوم) می باشد. بازاریابی درونگرا هم بهتر جواب می دهد و هم اینکه هیچ حس بدی به مخاطب نمی دهد. حال این بازاریابی درونگرا چیست؟
ما یک مطلب جدا درباره بازاریابی درونگرا خواهیم داشت اما یک توضیح کوتاهی اگر بخواهم بدهم باید بگویم که بازاریابی درونگرا، نوعی از بازاریابی است که در آن این مخاطب است که اولین ارتباط را با برند و کسب و کار می گیرد و خود مخاطب در این نوع از بازاریابی مشتاق تر و فعال تر است. یکی از اصلی ترین مثال های این نوع از بازاریابی هم بازاریابی با موتور جست و جو یا SEM (Search Engine Marketing) است که با SEO یا بهینه سازی سایت برای موتور جست و جو انجام می شود. برای اطلاعات بیشتر می توانید مطالب بی شمار ما در رابطه با سئو را مطالعه کنید.
بازاریابی هم مثل آدم ها درونگرا و برونگرا دارد و اتفاقا وجود همین بازاریابی درونگرا هم هست که خیلی از آدم های درونگرا مثل من را جذب بازاریابی می کند. بازاریابی برونگرا انصافا دیگر جواب نمی دهد و اگر هم جواب بدهد، واقعا ارزش آن همه پول و خرج کردن را ندارد و بهتر است که دیگر بیخیال روش های آن بشویم. دنیا دیگر مانند قبل نیست و ما نیز باید حواسمان را به این موضوع جمع کنیم. ممنون که همراه ما بودید و امیدواریم که توانسته باشیم به شناخت بیشتر شما از دنیای بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ کمک کرده باشیم.
اگر سوالی یا پیشنهادی دارید میتوانید با ما در میان بگذارید.
انرژی گرفته با 🤍 از تیم طراحی سایت تابان شهر